شهید سلیمانی در اوج قله ولایتمداری بود
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۷۰۴۵۷
حجتالاسلاموالمسلمین مجتبی عزیزی بیان کرد: سردار سلیمانی فردی پارسا و متدین و ولایی بود که همه کارها را برای رضای الهی انجام میداد، او بنده آخرت بود نه بنده دنیا.
وی افزود: یکی از زوایای وجودی حاجقاسم که کمتر گفته شده این است که او حقاً مسلمان بود، به این معنا که در جزءجزء زندگی تسلیم خدای متعال بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امامجمعه زابل ادامه داد: وقتی کسی در برابر خداوند متعال تسلیم شد. عظمت خداوند قلبش را مملو میکند. در نظرش کمترین ترس و دلهرهای از دشمن نیست، حاجقاسم تسلیم خدا بود؛ لذا رابطه قلبی او با ولی در نقطه با شکوهی بود که قله ولایتمداری است. این شکوهمندی و ولایتپذیری اثر طبیعی اسلام حاجقاسم بود.
وی تصریح کرد: حاجقاسم بدون تردید از اولیای الهی در زمین و از ذخائر آخرالزمانی بود، وجود و شهادتش حجت و دلیل محکمی است بر اینکه در میان امت منتظر و برای ولیعصر عجلالله عصر مالک اشترها به پایان نرسیده است.
امامجمعه زابل خاطرنشان کرد: حاجقاسم را باید از این زاویه مطالعه کرد که میتوان در دنیای شلوغ مادیگرایی و منفعتطلبی فقط و فقط چشم به مدد باریتعالی دوخت و تا اتصال به شاهد وصل بالا رفت.
باشگاه خبرنگاران جوان سیستان و بلوچستان زاهدانمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: امام جمعه زابل سردار سلیمانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۷۰۴۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عیار تسلیمناپذیری دربرابر ظلم
درخصوص ماهیت تسلیمناپذیری در برابر دشمنان و نضج یافتن آن در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:نخست آنکه، پذیرش زور و تسلیم در برابر زیادهخواهیها، ریشه فرهنگی و فکری دارد. سلطهپذیری، در واقع به معنای پذیرش هنجارهای ساختگی و الگووارههای مغایر با فطرت و ارزشهای انسانی توسط افراد و جوامع سلطهگراست. پر واضح است که سازش و کرنش در برابر بیگانه، بهنوعی که استقلال فکری و فرهنگی را از بین ببرد، ارمغانی جز بیهویتی و نابودی ساختارهای فرهنگی جوامع در پی نخواهد داشت. در نقطه مقابل، تسلیمناپذیری در برابر زیادهخواهیها و متعاقبا ایستادگی و مقاومت افراد و جوامع در برابر فشار بیگانگان، هویتآفرین بوده و نشان از پایبندی به ارزشهای فطری و آموزههای معنوی و دینی دارد. انسانها و جوامع موحد، قدرت را منحصر در ذات باریتعالی میدانند، از این رو مقهور قدرتهای ساختگی نشده و آن را مغایر با آزادی خدادادی خود قلمداد میکنند. از آنجا که فرهنگ، نقش زیربنایی در جوامع گوناگون دارد، بیگانگی از فرهنگ خودی، به مراتب نسبت به از خودبیگانگی اجتماعی(که توسط هگل و دیگران مطرح شده)آثار و تبعات سوء بیشتری دارد و منتج به سرکوب ارزشها و هنجارها و تبدیل آنها به ضد ارزش میشود و زمینه پذیرش فشار و زور را فراهم میسازد. نکته دوم، مربوط به نگاه امامین انقلاب به آسیب از خودبیگانگی و تأثیر سوء آن بر عزت و استقلال کشور است. حضرت امام خمینی(ره)، ریشههای آسیب به استقلال را،فکری - فرهنگی دانسته ووابستگی درونی و ذهنی به دشمنان را منشأ سایر وابستگیهای تحقیرآمیز قلمداد میفرمایند. در نگاه کلان رهبرمعظم انقلاب اسلامی نیزبزرگترین فاجعه برای ملت ما،وابستگی فکری به دشمنان و غافل ماندن از ارزشهای درونزای ملت ایران است.
معظم له در اولین روز از سال۱۳۹۳ و درحرم مطهر حضرت امام رضا(علیه السلام) روی همین مسأله، تاکید ویژهای فرمودند: « نادیده گرفتن خطوط انقلاب اسلامی و هویت اصلی ملت ایران، تحقیر اخلاق ایرانی و فرهنگ اسلامی و مقایسهای احساسی و توام با لاابالیگری، زمینه سست شدن عزم راسخ ملی و توسعه بیماری سرطانی تردید را در میان مردم به وجود خواهد آورد.» قاعده قرآنی محکم و مبنایی نفیسبیل، ناظر بر آن است که خداوند متعال راهی برای تسلط کفار بر مسلمین قرار نداده و وابستگی انسانها به کفار، معلول نادیده گرفتن ارزشهای ذاتی و انسانی و حرکت در مسیری غیرخداپسندانه است. نکته سوم، معطوف به رصد و تحلیل ابزارهای نوین دشمن (خصوصا در پیچ تاریخی کنونی) در راستای تحقیر و تسلیم ملتهای مسلمان و محو مولفههای استقلال و عزت از حیات آنهاست. دشمن در این مسیر، مصادیق سلطهپذیری و سازش جوامع اسلامی را در بستههای تزیین شده ارائه کرده و تمرکززدایی از ذات و ماهیت این بستههای ضدفرهنگی را در دستور کار خود قرار داده است. درمقابل، نقطه قوت گفتمان انقلاب اسلامی، قدرت اقناع و تبیینگری آن درمواجهه تمامعیار با دشمن درعرصه جهاد تبیین است. تکیه برکنشگری فرهنگی در مقابل نگاه واکنشی و انفعالی وبازخوانی دقیق مولفههای تسلیمناپذیری واستقلالطلبی درتمدن اسلامی- ایرانی، چارچوب و پیششرط اصلی تحقق قدرت واستقلال همهجانبه ما ومتعاقبا، ناکامی وشکست نهایی دشمنان خواهد بود.